معجزات علمی قران
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
معجزات علمی قران
نوشته شده در دو شنبه 5 تير 1391
بازدید : 732
نویسنده : سید مسعود موسوی

این نظریهء علمی جدید آنچه را که در قرآن بدان اشاره شده است تأیید میکند:

أولم یرالّذین کفروا أنّ السّموات ولأرض کانتا رتقاً ففتقناهما و جعلنا من الماء کلّ شیءٍ حی، أفلا تؤمنون.( آیا ندیدند کسانیکه کافر شدند، هر آیینه بود آسمانها و زمین خشک و بهم چسپیده، ما گشادیم آنرا و زنده گردانیدیم از آب همه چیز را. آیا ایمان نمی آورند؟) استاد طباره میگوید: این یکی از معجزات علمی قرآن است که علمی جدید آنرا تأیید میکند. علم ثابت کرده است که این هستی یک کتلهء متصل با هم بوده و به مرور زمان تقسیم شده است. منظومهء شمسی ما در نتیجهء همین انقسامات بمیان آمده است. هر چه بخش دوم از آیت ( و جعلنا من الماء کلّ شیءٍ حی...) این آشکارترین اشاره به تأیید حقیقت علمی است که دانشمندان راز آنرا کشف کرده اند. بیشترین کاووشهای کیمیاوی به آب ضرورت دارد و آب عنصر اساسی ادامهء زندگی در هستی و نباتات است. 1ـ رتق بمعنای با هم متصل و یکجا. 2ـ فتق جدایی میان دو چیز.
دیگر اینکه؛ این آیت نشان میدهد که خالق و ایجادگر این هستی آنرا بگونه ای ساخته است که برای مخلوقاتش قابل زندگی باشد. اگر درجهء حرارت بحد زیاد پایان باشد درجهء آکسیجن در آن بسیاز زیادی است، وقتی آب جامد میشود حرارت زیادی از آن بیرون رانده میشود و زیر آبرا برای زندگی حیوانات آبی مساعد میسازد. و عجیبترین حکمت قرآنی اینست که، با کلمات بسیار ارزشمندی راز زندگی را بیان میدارد.
از ابن عباس(رض) روایت شده است که، در تفسیر این آیت فرموده اند: آسمان بهم چسپیده بود و باران نمی بارید، زمین خشک بود و گیاه نمیرویید، وقتی در زمین مخلوقات پیدا کرده شد آسمان با باران کشوده شد و زمین هم گشوده شد و از آن گیاهان رویید. تفسیر ابن کثیر ج3 ص187
من بدین نظر هستم که؛ این یک تفسیر خوبی است و ازباب استعاره مفسرین پیشین بدین نظر اند، ولی این مانع این نیست که در قرآن نکات علمی وجود داشته باشد که در گذشته مفسرین بدان آگاهی نداشتند و علم امروزی آنرا کشف کرده است و آیات قرآنی احتمال چندین توجیه را دارند. اینجا هیچ مانع از فهم اسرار قرآن وجود ندارد و میشود که متأخرین چیزهای را بدانند که متقدمین نداسته بودند. خداوند(ج) فرموده است: سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی أنفسهم حتی یتبیّن لهم أنّه الحق. ( بزودی مینمایم ما برایشان نشانه های قدرت خود را در کناره جهان ( طبیعت) و در ذات خودشان، تا برایشان ثابت گردد که این قرآن حق است)
شاید این از نشانه های اعجاز باشد که خداوند(ج) در قرن بیستم توسط انسان آنرا کشف کرده است.
دوم ـ پیدایش هستی:
دانشمند فضایی( جینز) میگوید: اولین مادهء هستی بشکل گازهای بوده اند که در فضا طور منظم وجود داشتند و مجموعهء کهکهشانها از کثافت وتجمع این گاز های پدید آمده اند.

دانشمند دیگری بنام ( جامو) میگوید: هستی در وهلهء اول پیدایشش پر از گازهای بوده که طور منظم در فضا توزیع شده بودند و از آنجا عملیهء تکوین آغاز یافته است.
این نظریه ای است که قرآنکریم آنرا تأیید میکند. اگر نص قرآنی در رابطه موجود نمیبود شاید اکثر ما این فرضیهء علمی را نادرست میپنداشتیم و یا به آن بدیدهء شک مینگریستیم. : ثمّ استوی إلی السّماء و هی دخانٌ، فقال لها و للأرض إتیا طوعاً أو کرهاً، قالتا أتینا طائعین.( بعد از آن بسوی آسمان شد که از دود بود، و گفت برای آن و زمین بیایید بفرمان من خواسته یا نخواسته، گفتند: آمدیم خواسته و فرمانبردار)
درین آیت کریمه قرآن مصدر پیدایش و خلقت این هستی را دود( دخان) معرفی کرده است. دود چیزی است که عربها از اشیاء ملموس آنرا درک میکردند که در حقیقت همان گاز است. آیا چهارده قرن قبل در مقدور یک شخص که خواندن و نگاشتن نمیدانست بود که این کشف علمی قرن بیستم را بداند، آنهم در زمانیکه مردم از هستی و اسرار آن چیزی نمیدانستند؟!
سوم ـ تجزیهء اتم:
تا آخر قرن نوزدهم اعتقاد برین بود که کوچکترین مادهء هستی اتم است که در یکی از عناصر وجود دارد و اتم غیر قابل تجزیه است، این نظریه چندین قرن وجود داشت و در چندین دههء گذشته دانشمندان توجه بیشترین شان بر اتم بود تا اینکه مؤفق به تجزیهء آن شدند و پی بردند که اتم دارای اجزاء پروتون، نیترون و الکترون است. بواسطهء این تجزیه مؤفق به ساختن بم اتم و بم هایدوژنی شدند. بخداوند(ج) پناه میبرم از شر شیطان رجیم.
به این قول پرودگار دانا و توانا توجه کنید:  و ما یعزب عن ربّک مثقال ذرةٍ فی الأرض و لا فی السماء ولا أصغر من ذلک ولا أکبر إلاّ فی کتابٍ مبین.( پوشیده نیست از پروردگارتوم چیزی قدر ذره در آسمان و زمین، نه کوچکتر از آن و بزرگتر از آن مگر اینکه در کتاب بیان کننده و واضح است(کلمه أصغر (کوچکتر از ذره) در قرآنکریم اشاره به همین امکان تجزیهء اتم است. و درین قول پروردگار ( ولا فی السّماء) بیانگراینست که خواص اتم در زمین همان خواص اتم در موجودات فضای مثل آفتاب، ستاره ها و سیاره هاست.
آیا محمد(ص) خواص اتم را خوانده و برای تجزیهء آن در زمین و آسمان تلاش کرده بود ؟ نه خیر! این بزرگترین معجزهء علمی قرآن و دلیل است برینکه این کتاب وحی الهیست.
چهارم ـ کمبود آکسیژن:
از زمانی که عملیه و توانای پرواز برای بشر میسر شد دانشمندان به یک پدیده ای طبیعی پی بردند که عبارت از کمبود آکسیژن در طبقات بالای فضاست. وقتی انسان به بالا میرود و در فضا قرار میگیرد این امر را درک میکند و احساس نفس تنگی مینماید و هرچه بالا میرود احساس خفقان میکند و تا حدی که دیگر زندگی بدون آکسیژن غیر ممکن میگردد. از همینرو خدمه های پرواز به مسافرین می آموزند که که هرگاه طیاره به ارتفاع بیشتر از 35 هزار قدم بلند شود خریطه های اکسیژن های مصنوعی را استفاده کنند. ولی قرآنکریم در چهارده قرن قبل و قبل از کشف عملیهء پرواز به این امر اشاره کرده است: ( فمن یریدالله أن یهدیه یشرح صدره للإسلام و من یرید أن یضله یجعل صدره ضیقاً حرجاً کأنّما یصّّعّد فی السّماء. ـ کسی را اراده کند خداوند که هدایت کند اورا، گشاده میسازد سینهء او را به اسلام و کسی را که بخواهد گمراه کند میگرداند سینهء اورا تنگ، مشکلدار گویا اینکه به آسمان بالا میرودـ (
در گذشته متقدّمین این آیت را مطابق فهم خود و زمان خود تفسیر میکردند و میگفتند: یعنی همانند کسیکه تلاش میکند تا به آسمان برود، ولی نمیتواند. یا اینکه؛ کسی تلاشی کاری را کند که محال است. علم جدید آمد و معجزه علمی قرآن ظاهر شد و یک اتفاق عجیبی را میان آیت قرآن و واقعیت علمی ایجاد کرد. این یک تصدیق دیگری بود درین عصر بر راستی نبوت محمد(ص). قسم بخداست این قرآن چه زیبا و پذیرفتنیست!
پنجم ـ دوگانگی یا دوقطبی بودن همه چیز:
قبلاً اعتقاد برین بود که زوجیت ( نرو ماده) تنها در میان انسانها و حیوانات وجود دارد. علم جدید آمد و ثابت ساخت که نری ومادگی در نباتات و جمادات و حتی کوچکترین جرم و برق هم وجود دارد، هرچیز جنس مثبت ومنفی دارد وما همه میدانیم که برق باید دو لین یکی برای مثبت ویکی برای منفی داشته باشد. اتم هم وقتی تجزیه شود در خود پروتون و نیترون دارد و هرکدام ازینها حیثیت نر و ماده را دارد. قرآنکریم در چندین آیت به این موضوع اشاره کرده است:
1ـ و من کلّ شیءٍ خلقنا روجین لعلّکم تذکّرون.( از هر چیز خلق کردیم جفت، تا اینکه شما پند بگیرید) درینجا کلمهء ( ومن کلّ شیءٍ) دلالت بر عمومیت دارد. یعنی همه چیز.
2ـ أولم یروا إلی الأرض کم أنبتنا فیها من کلّ زوجٍ کریم.( آیا نمیبینند به زمین که رویانیدیم ما در آن از هر جفت با کرامت آنرا) درین آیت اشاره به نباتات است.
3ـ سبحان الّذی خلق الأزواج کلّها ممّا تنبت الأرض و من أنفسهم و ممّا لا یعلمون.( پاک است ذات که آفریده جفتها را همه از آنچه میرویاند زمین و از خود شما و آنچیز های که شما نمیدانید) این آیت کریمه زوجیت را در همهء موجودات از انسان، حیوان و… که ما میدانیم و یا نمیدانیم ثابت میسازد. پاک و باعظمت است ذات دانای توانا که برهمه چیز احاطه دارد و همه چیز را برشمرده است.
ششم ـ پرده های جنین:
علم ثابت کرده است که جنین در رحم مادر محاط به سه پرده است، این پرده ها تنها با تشریخ دقیق علمی قابل درک میشود، ورنه با دید چشم تنها میتوانی یک پرده را مشاهده کنی. این چیزی است که طب امروز به آن پی برده است، ولی قرآنکریم از قبل این امر را تأیید کرده است. این آیت در سورهء زمر: یخلقکم فی بطون أمّهاتکم خلقاً من بعد خلقٍ فی ظلماتٍ ثلاث، ذلکم الله ربّکم له الملک.( آفرید شمارا در شکم های مادران تان آفریدنی بعد از آفریدنی در تاریکی های سه گانه، اینست خدای شما پروردگارتان که اوراست پادشاه)
درین آیت خداوند (ج) خبر داده است که جنین در سه پرده پوشیده است که آنهارا بنام ظلمات( تاریکها) یاد نموده است، چون این پرده ها طوری اند که مانع رسیدن نور و روشنی به جنین میشوند. علم امروزی هم به این حقیقت تأکید دارد.
هفتم ـ نطفه گذاری در درختان بواسطهء باد:
علم ثابت کرده است، باد نطفه های مذکر را به مؤنث در درختان میوه دار منتقل میکند و بدین واسطه درختان بارور میشوند. قرآنکریم بدقت از آن حکایت کرده است:  و ارسلنا الرّیاح لواقح فأنزلنا من السّماء ماءً فأسقیناکموه و ما أنتم له بخازنین. ( و فرستادیم بادهارا نطفه گذارنده، و فرستادیم از آسمان آب و نوشانیدیم شمارا و نیستید شما که آنرا( باران را) خزینه کرده باشید)

این یک اخبار دیگری قرآن از حقایق علمی و ثابت است که دلالت بر راستی نبوت میکند. دانشمند مستشرق ( اجنیری) استاد دانشگاه آکسفورد در یک قرن قبل میگوید: شتربانان عرب سیزده قرن قبل از اروپایی ها میدانستند که بادها درختان را باردار میسازند. اشارهء او بهمین آیتی از قرآنکریم است.
هشتم ـ ژنهای زنده در منی انسان :
طب امروزی کشف کرده است که منی دارای زنده جانهای کوچکی است که آنرا بنام ژن یاد میکنند، این ژنها با چشم دیده نمیشوند و باید برای دیدن آنها از مکروسکوب استفاده شود. هر ژن دارای شکلی با سر، گردن و دم است مشابهت به بقه های نوزاد دارد، یا کرمی آبی سیاه است که در دهن حیوانات داخل میشود و خون میمکد. این ژنهای زنده با تخمه های زن خلط میشوند و حمل صورت میگیرد، وقتی القاح صورت گرفت دهن رحم بسته میشود و دیگر چیزی به آن راه نمیآبد، هرچه باقی ژنهای باز مانده میمیرند. این یک تجزیه و نظریهء علمیست. ببینید که قرآن درین رابطه چه میگوید:
إقرأ باسم ربّک الّذی خلق. خلق الإنسان من علق.( بخوان بنام پروردگارت ذات که آفرید انسان را از علق) ( علق ) همان شکل کرم یا نوزاد بقه. این معجزهء علمی قرآن و در وقت نزول آن قابل درک نبود و تا اینکه مکروسکوب کشف شد و این امر دانسته شد.
نهم ـ اختلاف نشان انگشتان انسان:‏
‏ در سال 1884م برای اولین بار برای شناختن افراد از نشان انگشت استفاده شد و این روش ‏در همهء کشور ها رواج یافت، چون پوست سر انگشتان خطوطی بسیار دقیقی بشکل قوسی، ‏کجدار و دایروی دارند که در طول زندگی انسان تغییر نمیکنند، دیگر اعضای بدن انسان با هم ‏غالباً یکسان میباشند ولی نشان انگشتان در همهء انسانها باهم متفاوت اند و دو انسان پیدا نمیشود ‏که این خطوط در آنها یکسان باشد. این یک معجزهء الهیست. خداوند(سبحانه وتعالى) در بیان این مطلب ‏میفرماید: أیحسب الإنسان ألن نجمع عظامه؟ بلی قادرین علی أن نسوی بنانه. ‏
دهم ـ وفا بعهد:‏
‏ یکی از اعجاز قرآنکریم بوقوع پیوستن آنچه است که از آن خبر داده شده است. وعده های ‏خداوند(ج) در قرآنکریم بردو قسم است:‏
‏1ـ وعدهء مطلق.‏
‏2ـ وعدهء مقید.‏
‏ وعدهء مطلق مثال وعدهء نصرت پیامبر(صلى الله عليه وسلم) و اخراج کسانیکه او را از وطن اصلی اش ‏خارج کردند، یا وعدهء پیروزی مسلمانها برکفار. این وعده های همه اش به خواست پروردگار ‏جهانیان متحقق شده است. مثلاً:‏
إنّا فتحنا لک فتحاً مبیناً. لیغفر لک الله ما تقدّم من ذنبک و ما تأخر، و یتّم نعمته علیک و ‏یهدیک صراطاً مستقیماً و ینصرک الله نصراً عزیزاً.( ما فتح کردیم برای تو فتح آشکاری، تا ‏اینکه بیامرزد خطا های ترا از گذشته و در آینده و تکمیل کند برای تو نعمت خودرا وهدایت کند ‏ترا راه راست و نصرت مکند ترا الله نصرت غلبه)‏
‏ این وعدهء الهی با فتح مکه و دخول مردم در اسلام گروه گروه تحقق پذیرفت و نعمت ‏پروردگار به بهترین فرزند آدم حضرت محمد(صلى الله وسلم) تکمیل گردید. خداوند(جلّ جلاله) به تحقق این وعده ‏را اقرار میکند: إذا جاء نصرالله والفتح و رأیت النّاس یدخلون فی دین الله افواجاً. فسبّح بحمد ‏ربّک و استغفره إنّه کان تواباً.( هرگاه بیاید نصرت خداوند(ج) میبینی مردم را که داخل میشوند ‏در دین خدا گروه گروه. پس به پاکی یاد کن پروردگار خود و طلب امرزش کن از او، هر آیینه ‏اوست نهایت قبول کنندهء توبه)‏
‏ خداوند(ج) وعدهء خود را به همه پیامبران و دوستانش چنین تحقق میبخشد: إنّا لننصر رسلنا ‏والّذین آمنوا فی الحیاة الدّنیا و یوم یقوم الأشهاد.( هرآیینه ما نصرت میدهیم پیامبران خودرا و ‏کسانی را که ایمان آورده اند در زندگی دنیا و روزی که شاهدان بپا خیزند)‏
‏ از وعده های مطلق خداوند(ج) این است: و کان حقاً علینا نصرالمؤمنین. ( و هست برما حق ‏کمک کسانیکه ایمان آورده اند) ‏
‏ نصرت خداوند(ج) بر مؤمنین در جایهای متعددی، از جمله؛ بدر، احد وغیره جنگهای ‏بزرگ که تاریخ اسلام شاهد آنها بوده تحقق پذیرفته است. ( ولقد نصرکم الله ببدرٍ و أنتم أذلةٌ ‏فاتقوا الله لعلّکم تشکرون.( هر آیینه پیروز ساخت خدا شمارا در بدر و بودید شما ناتوان، پس ‏بترسید از خدا تا شوید شکرگذار)‏
‏ و این فرمودهء پروردگار: ولقد صدقکم الله وعده إذ تحسّونهم بإذنه.( و راست کرد برشما خدا ‏وعدهء خود را وقتیکه میکشتید آنهارا به اجازهء پروردگار) ( تحسّونهم) یعنی میکشتید آنهارا ‏کشتن ناگهانی.‏
‏ از وعده های مطلق پروردگار این آیت قرآنکریم است: وعدالله الّذین آمنوا منکم وعملوا ‏الصّالحات لیستخلفنّهم فی الأرض کما استخلف الّذین من قبلهم...( وعده کرده است الله کسانی را ‏که ایمان آورده اند و کارهای نیک کردند حتما جایگزین میکنیم ایشانرا در زمین چنانکه ‏جایگزین شدند کسانی پیش از ایشان)‏
‏ این وعده الهی پوره شد و مسلمانها از شرق تا غرب کشورهای زیادی را فتح کردند، ارتش ‏اسلامی تا اخرین نقاط این کرهء خاکی رسید. وقتی ابوبکرصدیق وقتی ارتش اسلام را برای ‏جهاد میفرستاد برایشان این وعده پروردگار را یاد آور میشد و به آنها اطمئنان میداد که پیروز ‏میشوند.‏
‏ از جمله وعده های مطلق و عمومی پروردگار این فرمودهء اوتعالی است: هوالّذی أرسل ‏رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الّدین کله و کفی باالله شهیداً.( اوست ذاتیکه فرستاد ‏پیامبر خود را به هدایت و دن حق تا پیروز گرداند بر همهء ادیان و کافیست خدا از روی ‏شهادت)‏
‏ وعده های مقید همانست که مقید به شرط باشد، از قبیل صبر، تقوی، پشتیبانی دین خدا(ج) و ‏امثال اینها. خداوند(ج) فرموده است: إن تنصرالله ینصرکم ویثّبت أقدامکم. یا این فرمودهء ‏پروردگار:
و من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب. ( وکسیکه بترسد از خدا ‏میگرداند برای او راهی برون رفت از مشکلات و رزق از جاییکه که گمان ندارد) و یا این ‏فرمودهء او تعالی: و من یتق الله یجعل له من أمره یسراً.( کسیکه از خدا بترس میگرداند برای ‏او در کارهایش آسانی)‏
در جای دیگری الله تعالی مسلمانانرا وعده نصرت داده است بشرط اینکه صبر پیشه کنند:
یا ‏أیّهاالنّبی حرض المؤمنین علی القتال إن یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا مائتین، و إن یکن ‏منکم مائةٌ یغلبوا ألفاً من الّذین کفروا بأنّهم قومٌ لا یفقهون.‏
یازدهم ـ دانش و معارف:‏
‏ از جمله اعجاز علمی قرآنکریم علوم و معارفی است قرآن ذخیره دار آنست، این علوم و ‏معارف به بلندنای از اعجاب قرار گرفته است که از ساختن شخصی مثل محمد (صلى الله عليه وسلم) خواندن و ‏نگاشتن را نیاموخته بود فراتر و برتر است. حتی به همهء ادباء، دانشمندان، فلاسفه، حکماء و ‏درنهایت از نوابغ دنیا محال است که چنین متنی علوم و معارفی را ایجاد کنند و این خود دلیل ‏دیگری است بر شکست دشمنان و معاندین این دین.‏
‏ بعضی ها هم چنین اتهامی را وارد کردند که گویا قرآن برداشته ای از تعالیم کتب سماوی ‏قبل از آنست که محمد(صلى الله عليه وسلم) از علماء اهل کتاب آنرا فراگرفته و در نهایت به خداوند(ج) نسبت ‏داده است تا ازینطریق کسب قداست کند؟( کبرت کلمةً تخرج من أفواههم إن یقولون إلاّ کذباً) ‏
‏ ما در پاسخ نابینایان میگوییم: قرآن چگونه نسخه ای از کتب سابقه است، حال اینکه روش ‏پیروان این کتب را بد می انگارد و با اکثر اعمال و پندارهای ایشان مخالف است؟ تا این حد که ‏اکثر فکار و عقاید ایشانرا که در اثر تحریف این کتاب بمبان آمده است باطل میداند و برای از ‏میان برداشتن علم بر افراشته است؟! چگونه میتواند عقیدهء توحید با تثلیث سازگار باشد، حال ‏اینکه فاصله میان ایندو همانند زمین و آسمانست؟ آیا این حکم قاطع پروردگار را که با جزم تمام ‏آنهای را که احبارها و راهبان خود را بجای خدا پرستش میکنند تکفیر میکند و فاجر میداند:
و ‏قالت الیهود عزیر ابن الله، وقالت النّصاری المسیح این الله، ذلک قولهم بأفواههم یضاهئون قول ‏الّذین کفروا من قبلف قاتلهم الله أنّی یؤفکون. إتخذوا أحبارهم و رهبانهم ارباباً من دون الله ‏والمسیح ابن مریم، وما أمروا إلاّ لیعبدوا إلهاً واحداً لا إله إلاّ هو سبحانه عمّّا یشرکون..‏
‏ قرآنکریم در برگیرندهء علوم ومعارف متعددی از قبیل عقاید، عبادات، قوانین و نظم، ‏اخلاق ومعاملات است، همچنان در دیگر عرصه های زندگی وضروری از قبیل، تعلیم، تربیه، ‏سیاست، اقتصاد، فلسفه، جامعه شناسی، تاریخ، اخبار، اصول مناظره و بحث و... دستورات ‏بسیار ارزشمند و والای دارد. اینها همه وجوهی از اعجاز قرآنکریم است. پس یک مرد ناخوان ‏و کسیکه به مدرسه ای نرفته، وارد دانشگاه نشده و در یک شهر متمدن و علمی هم نه زیسته ‏است چگونه میتواند کتابی را با این همه علوم ومعارف و با استدلال و برهان علمی تکمیل ‏نماید. مردی که بیشتر از زندگی خود را در صحرا سپری کرده و به اصل و قواعد این علوم ‏اندکترین شناختی نداشته و فروعات آنرا از کسی نشنیده است؟!‏
دوست دارم که درینجا طور بسیار مختصر نمونه های ازین علوم ومعارف را که در قرآن ‏وجود دارد پیشکش کنم و میان تعالیم والای اسلام و تعالیم یهودیت و نصرانیت مقارنه و مقایسه ‏نمایم(هرچیز با مطالعهء ضد آن خوبتر شناخته میشود).‏
عقیدهء اسلامی:‏
‏ قرآنکریم در برگیرندهء عقیدهء تساهل، بی آلایش و پاک در رابطه با ذات باری تعالی و ‏پیامبران اوست. خداوند(ج) پروردگار جهانیان و ذات یگانهء یکتاست، بی نیاز است و پدر و ‏فرزندی ندارد، دارای صفات کمال است و از همهء صفات نقص منزه و پاک است، نه ذات او ‏مشابه ذات دیگریست و نه صفات او حکایت کننده از صفات غیر اوست( لیس کمثله شیءٌ و هو ‏السّمیع العلیم) او ذات برتر، غالب، برتر و قیوم است، نه به پینکی و نه بخواب میرود، حالتی او ‏را از حالتی دیگری مشغول نمیدارد( له ما فی السّموات و ما فی الأرض و ما بینهما و ما تحت ‏الثّری) او خالق یگانه در ایجاد و پیدایش مخلوقات است، پیشانی بندگان بدست اوست، کسی را ‏بخواهد گمراه میکند وکسی را بخواهد هدایت مینماید، او بر هرچیز قادر است، همهء موجودات ‏مخلوقات او وهمه بندگان اویند(
إن کلّ من فی السّموات و الأرض إلاّ آتی الرّحمن عبداً) اگر ‏میخواهید این آیات را در رابطه با صفات پروردگار تعالی بخوانید: ‏
‏ 1ـ إن إلهکم لواحد. ربّ السّموات والأرض و ما بینهما و ربّ المشارق.( هر آیینه هست ‏معبود شما یکی، پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست.‏
‏ 2ـ إنّ ربّکم الله الّذی لا إله إلاّ هو وسع کلّ شئ علماً.( هر آیینه پروردگار شما الله ذاتی که ‏نیست معبودی مگر او که بر همه چیز علم او احاطه دارد)‏
‏ 3ـ قل ادعواالله أو ادعوالرّحمن أیّا ما تدعوا فله الأسماء الحسنی، ولا تجهر بصلاتک و لا ‏تخافت بها و ابتغ بین ذلک سبیلاً. و قل الحمد لله الّذی لم یتّخذ ولداً و لم یکن له شریکٌ فی الملک ‏و لم یکن له ولیّ من الذّل و کبّره تکبیراً.‏
‏ 4ـ یاأیّهاالنّاس أنتم الفقراء الی الله، والله هوالغنیّ الحمید. إن یشاء یذهبکم ویأت بخلقِ جدید. ‏وما ذلک علی الله بعزیز.‏
‏ عقیدهء یهودیت:‏
‏ یهودی ها بعد از درگذشت موسی علیه السلام بازهم بت بعل را پرستش کردند وبرین گمان ‏بودند که خداوند(ج) پسر دارد که عزیر(عليه السلام) است. آنها خداوند(ج) را به انسان تشبیه کردند و ‏گمان نمودند که خداوند(ج) از خلقت آسمانها و زمین خسته شد و در روز شنبه استراحت کرد و ‏خود را به پشت افگند و سر انسانها را نصب کرد. بگمان ایشان خداوند(ج) در روز شنبه ‏بصورت انسان در آمد و با اسرائیل( یعقوب (عليه السلام) مبارزه کرد، نتوانست که او را مغلوب سازد ‏و هم نتوانست از او خلاص شود، این بود که او و ذریهء او را مبارک گردانید، این بود که ‏یعقوب (عليه السلام) او را رها کرد. بدین باور اند که ایشان فرزندان و دوستان خداوند(ج) هستند و امتی ‏هستند که از میان امتها برگزیده شده اند و در میان همهء امتها روز آخرت خاص آنهاست و آتش ‏دوزخ تنها چند روز آنهارا مساس میکند که همان مدت عبادت ایشان گوساله را که چهل روز ‏است. همچنان به عیسی (عليه السلام) اتهام کردند که گویا او فرزندی از زناست و مادرش زنا کرده ‏است، آنها او را بدار آویختند تا بنی اسرائیل را ازین گناه پست پاک کنند. اینها مثال کوچکی بود ‏از گفته باطیل و اراجیف یهود که قرآنکریم همهء آنهارا دروغ، افتراء و باطل اعلان کرد. پس ‏چگونه گمان میکنند که قرآن گویا نسخه ای از تورات باشد.‏
‏ عقیدهء نصرانیت:‏
‏ نصرانی ها بدین باور اند که خداوند(سبحانه وتعالى) فرزندی دارد و به عقیدهء عجیب و پیچیده ای ‏گرفتار اند که همانا تثلیث( پدر، پسر و روح القدس) است. این سه موجود را اقنوم سه گانه ‏نامیده اند. عیسی(عليه السلام) اقنوم دوم از سوم خدای است که عین اول و سوم است، هرکدام ازین سه ‏عین یکدیگراند. یکی سه است و سه یکی است. به پاپها و کاهنان خود صلاحیت تشریع رادادند ‏و آنها اجازه دارند ه چیزی را حلال و چیزی دیگری را حرام بگردانند. بدین باور باطل هستند ‏که فرزند خدا به صلیب کشیده شد تا انسان از خطایای خود پاک گردد و از گناهان خود خلاصی ‏یابد. عجیبتر اینست که، بعضی از ایشان بدین باور است که، عیسی پسر مریم خود خدا است و ‏بصورت انسان بزمین آمده است... و دیگر اباطیل و اراجیف که بخداوند(ج) نسبت دادند. ( ‏تعالی الله عمّا یقولون علواً کبیراً)‏
‏ ببینید که چه فاصله ای است میان آنچه که قرآن در بارهء خدا میگوید و میان گفته های ‏باطیل ایشان. قرآنکریم تنها به حکایت این گفته های باطل بسنده نکرده است و در رد این اخبار ‏و عقاید باطل با دلایل قاطع و واضح پرداخته است. به آیات ذیل از قرآنکریم دیده شود از ‏نصاری حکایت میکند: ‏
‏ یا أهل الکتاب لاتغلوا فی دینکم و لا تقولوا علی الله الاّ الحق، إنّما المسیح عیسی ابن مریم ‏رسول الله و کلمته ألقاها إلی مریم و روح منه، فآمنوا بالله و رسله ولا تقولوا ثلاثةٌ، انتهوا خیراً ‏لکم، إنّما الهٌ واحد، سبحانه أنّ یکون له ولدٌ، له ما فی السّموات و ما فی الأرض و کفی بالله ‏وکیلاً. لن یسنکف المسیح أنّ یکون عبداً لله و لاالملائکة المقربّون و من یستنکف عن عبادته و ‏یستکبر فسیحشرهم الیه جمیعاً.‏
و قرآنکریم از یهود چنین سخن میگوید:‏
فبما نقضهم میثاقهم و کفرهم بآیات الله و قتلهم الأنبیاء بغیرحقٍ و قولهم قلوبنا غلف، بل طبع ‏الله علیها بکفرهم فلا یؤمنون إلاّ قلیلاً. و بکفرهم و قولهم علی مریم بهتاناً عظیماً. و قولهم إنّا قتلنا ‏المسیح ابن مریم رسول الله. و ماقتلوه و ما صلبوه ولکن شبّه لهم و إنّ الّذین اختلفوا فیه لفی شکّ ‏منه. ما لهم به من علمٍ إلاّ اتّباع الظنّ و ما قتلوه یقیناً. بل رفعه الله الیه و کان الله عزیزاً حکیماً.‏
‏ قرآن بصراحت اعلام میدارد که اهل کتا در تورات و انجیل تحریف کردند و بیان میدارد که ‏وظیفهء پیامبر اسلام اصلاح آنچه است که آنها با دروغ و بهتان مرتکب شده اند، همچنان کشف ‏آنعده آیات از کتاب خدا که ایشان پنهان کرده اند:
یا اهل الکتاب قد جاءکم رسولنا یبیّن لکم کثیراً ‏مما کنتم تخفون من الکتاب و یعفوا عن کثیر. قد جاءکم من الله نورٌ و کتابٌ مبینو یهدی به الله من ‏اتبع رضوانه سبل السلام و یخرجکم من الظّلمات الی النّور بإذنه. و یهدیهم الی صراط المستقیم.‏
‏ آیا بعد ازین همه دیگر دلیل واضح و برهان قاطع برای اثبات راستی پیامبر(صلى الله عليه وسلم) وجود ‏دارد؟ خدا بیامرزد بوصیری را که سروده است: ‏
این معجزه برای تو کافیست.‏
دانش در ناخوانی
در دوران جاهلیت و
ادب دریتیمی.‏
دوازدهم ـ جوابگویی همه نیازمندی های بشر:‏
‏ یکی از معجزات قرآنکریم همین جوابگویی آن به همه ای نیازمندی های بشر است. هرکس ‏در شریعت اسلامی دقت کند این پدیده را در میابد که، قرآن دارای هدایات عام، تام و کامل است ‏و همهء احتاجهای بشر را برسی و راهنمایی کرده است. این پاسخها به نیازمندی های بشر، ‏شامل، کامل و جاویدان است که در همه زمانها، شرایط و اماکن قابل تطبیق میباشد. اگر ما ‏بخواهیم عرصه های را که قرآن به آنها جوابگو بوده و انسان را بدان راهنمایی کرده است بر ‏شمریم میشود چنین خلاصه گردد: ‏
‏1ـ اصلاح افراد.‏
‏2ـ اصلاح جامعه.‏
‏3ـ اصلاح طرز تفکر( عقیده).‏
‏4ـ اصلاح عبادات.‏
‏5ـ اصلاح اخلاق.‏
‏6ـ اصلاح حاکمیت و سیاست.‏
‏7ـ اصلاح مسائل اقتصادی.‏
‏8ـ اصلاح مسائل نظامی.‏
‏9ـ اصلاح فرهنگ و تعلیم.‏
‏10ـ آزادی افکار و عقل از خرافات.‏
شاعری چه خوب سروده است:‏
شریعت خدا(ج) برای انسان راهنماست.‏
هرچه بدون از قرآن ناکامی و گمراهیست.‏

www.anbiya.bravehost.com/m-quran.htm



:: موضوعات مرتبط: معجزات علمی قران , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: